به نقل از پایگاه خبری العهد،«عوزی رابی» بنیانگذار برنامه موشکی در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در مورد مؤثر بودن قدرت موشکی حزب الله هشدار داد و از احتمال تبدیل شدن این موشکها از یک تهدید تاکتیکی به یک تهدید استراتژیک خبر داد.
وی همچنین از انبار موشکی بزرگ که حزب الله در اختیار دارد صحبت کرد و آن را فراوان و دقیق و باقدرت نشانه روی توصیف و تصریح کرد که این حزب در حال دست یابی به یک موشک بالستیک دور برد با توان نشانه روی است.
عوزی رابی تصریح کرد: انبار موشکی که حزب الله و سوریه در اختیار دارند عبارت است از هزاران موشک سنگین و سبک و تاکید کرد که این خبر بدی است و خبر بدتر این است که تلاشهایی وجود دارد که این موشکها به موشکهای هوشمند تبدیل شود.
رابی به موفقیتهای ایران در زمینه ساخت موشک اشاره و مثالهایی را در این زمینه ذکر کرد؛ «از جمله آنها موشک زلزال 2 است که در زمره موشکهای دارای توانایی نشانه روی به حساب میآید و افزود که نسل سوم این موشکها به دو سامانه نشانه روی و مکان یابی مجهز است.
این مقام رژیم صهیونیستی تاکید کرد که سوریها نیز توان دست یابی به این تکنولوژی، سوار کردن آن بر روی موشکهای ام 600 و تبدیل آن به موشکهای با قدرت نشانه روی را دارند و احتمال داد که حزب الله نیز به این توان موشکی دست پیدا کرده باشد.
وی در مورد جنگ آینده بر مبنای اطلاعات که در اختیار داشت گفت: «هر تهاجمی با موشک ام 600 علیه وزارت دفاع یا مقر ستاد کل ارتش در تل آویو موجب تخریب نیمی از این مکانها خواهد شد و میتواند صحنه آسمان تل آویو را تغییر دهد.»
سرویس سیاسی بی باک، بعد از رحلت بنیانگذار انقلاب خیلی ها فکر کردند انقلاب تمام شده و به پایان راه خود رسید. اما خبرگان رهبری فردی اصلح را در این جایگاه قرار دادند. باز هم خیلی ها سعی کردند یاس و ناامیدی را در دل مردم انقلابی بیندازند که بعد از امام هیچ کس نمی تواند سکان کشتی نظام را به دست بگیرد.
در مدت سکانداری اما خامنه ای سنگ اندازی های زیادی از جانب مخالفان و دشمنان نظام از بیرون مرزها صورت گرفت و کماکان صورت می گیرد. از تهدیدات نظامی تا تحریم های ناجوانمردانه با این هدف که مردم را از راهی که آمده اند نادم و پشیمان کنند و به زعم خودشان مردم دست از پا درازتر به آغوش آمریکا برگردانند.
جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندك آبروئى هم دارم ...
آنچه مسلم است هوشیاری و بصیرت مردم در تقابل با این دشمنی هاست. اما در این میان چیزی که آزار دهنده است عملکرد ندانسته برخی دوستان است. کسانی که خود را مردمی و انقلابی می دانند. درد آنجاست که برخورد نابجای برخی از همین دوستان، نظام را وادار به پرداخت هزینه سنگینی می کند. هزینه ای از جنس " اى سيد ما! اى مولاى ما! ما آنچه بايد بكنيم، انجام مي دهيم؛ آنچه بايد هم گفت، هم گفتيم و خواهيم گفت. من جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندك آبروئى هم دارم كه اين را هم خود شما به ما داديد؛ همهى اينها را من كف دست گرفتم، در راه اين انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم كرد؛ اينها هم نثار شما باشد..."